خفاش وشانند که در گردش گردون
خورشید جهانتاب تحمل نتوانند
یارب چه بلا رفت که اعقاب سلیمان
در بند فتادند و رها اهرمنانند
ای پیر خرابات نه تنها به تو بد رفت
این طایفه عمریست که حرمت شکنانند
ای ماه که رخسار تو در ابر گرفته
می باش که این مدعیان رهگذرانند
ای در گلویت خفته دوصد نغمه داود
برخیز که رندان جهان دل نگرانند
جواد توکلی
از ما چه می گریزی ما را هوای عشق است...برچسب : نویسنده : javadtavakkoli بازدید : 271