ساقی این پیمانه را پُرتر بریز از بار پیش
گر چه امشب از کفم صد بار جام افتاده است
ترس رسوایی چه باشد مستی هر روزه را
شادمان از در درآ تشتم ز بام افتاده است
خون من یا خون رز دیگر چه فرقی میکند؟
ای مسلمانان حلالی در حرام افتاده است
یک طرف چاه زنخدان یک طرف زندان زلف
از که جویم یوسف دل در کدام افتاده است
عشق، خواهش یا هوس ای دل کجا خواهی گریخت؟
آدم اول البشر اینجا به دام افتاده است
ای صدای پای خسته بر مزارم کیستی؟
کاین چنین بوی حیاتم در مشام افتاده است
جواد توکلی
از ما چه می گریزی ما را هوای عشق است...برچسب : نویسنده : javadtavakkoli بازدید : 316